نام فارسی : برنج     نام انگلیسی : Rice     خانواده گیاهی : Gramineae

مشخصات گیاه شناسی : ساقه  برنج راست ، استوانه‌ای و جز در قسمتی که گره‌ها وجود دارند تو خالی است. ارتفاع ساقه به 60 تا 200 سانتیمتر می‌رسد. برنج علاوه بر ساقه اصلی ، 4 تا  5 ساقه فرعی دارد. برگهای برنج به صورت متناوب در دو ردیف در دو طرف ساقه قرار گرفته‌اند. برگ برنج دارای غلاف ، پهنک ، زبانک و گوشوارک است. همچنین برنج مانند گندم ، دارای گل آذین خوشه‌ای می‌باشد که دانه‌ها در آن قرار می‌گیرند . برخلاف سنبلچه‌های گندم و جو و ذرت که  فشرده و نزدیک به هم هستند، سنبلچه‌های برنج به صورت غیر فشرده روی محورهای اصلی و فرعی گل آذین قرار می‌گیرد. میوه برنج دارای غلافی سفید رنگ ، قهوه‌ای ، کهربایی ، قرمز یا بنفش است که این میوه را به همراه غلاف آن ،  شلتوک می‌نامند. برای قابل استفاده شدن برنج برای انسان ، باید شلتوک را  پوست کنند، یعنی غلاف را از دانه جدا نمایند.

کاشت برنج : عملیات تهیه بذر برای کاشت در خزانه : شالیکاران ، بذری را که برای کاشت انتخاب می‌نمایند ، عموماً از محصول سال قبل تهیه شده است. کشاورزان بعد از برداشت برنج و خشک کردن آن مقداری بذر را بصورت شلتوک یا  بصورت خوشه نگهداری می‌نمایند تا در سال بعد از این بذر جهت کاشت در خزانه استفاده نمایند. گاهی اوقات بعلت خرابی محصول، کمی بذر و یا تغییر رقم محصول ، بذر را از نقاط دیگر تهیه می‌نمایند . بذری که به این طریق تهیه شده است در جای خشک و مناسبی نگهداری می‌شود . بطوری که حشرات ، پرندگان و جوندگان مثل موش به آن دسترسی نداشته باشند.  استفاده از این بذر در استانهای شمالی کشور از حدود دوم الی پنجم فروردین  ماه آغاز می‌گردد . عملیات جوانه‌دار نمودن بذر:  بذر ذخیره شده در موقع کاشت باید جهت کاشت آماده شود . بسته به میزان بذر در داخل ظرف یا حوضی که در حیاط منزل معمولاً به این منظور تعبیه شده  مقداری آب ریخته و سپس در داخل آن نمک می‌ریزند . معمولاً 3 تا 4 کیلوگرم  نمک برای 18 لیتر آب مناسب است . در بعضی از مناطق شالیکاران از تخم‌مرغ تازه بعنوان معیار نمک استفاده می‌نمایند. بدین ترتیب غلظت نمک به 1.08 تا 1.11 می‌رسد این غلظت در ارقام مختلف برنج متفاوت است و در ارقام ریشکدار کمتر و در ارقام بدون ریشک بیشتر است . وقتی محلول آب و نمک بدین طریق تهیه شد ، شلتوکها را در داخل آن ریخته و خوب بهم می‌زنند. بعلت اختلاف وزنی که بین بذرهای سبک و سنگین بوجود می‌آید بذور سنگین در ته و بذور سبک در روی محلول می‌مانند. این بذور که در سطح می‌مانند بی ارزشمند و باید درو ریخته شوند ، زیرا دارای ارزش جوانه‌زنی نیستند و به اصطلاح پوک هستند. بذوری که در ته می‌مانند سالم و مناسبند و  چنانچه کاشته شوند تولید جوانه می‌نمایند. این بذور را جمع‌آوری نموده و بلافاصله با آب خالص بخوبی می‌شویند تا هیچ اثری از نمک روی آن باقی نماند.  بذور سالمی را که بدین طریق تهیه شده ، در داخل گونی یا کیسه‌هایی می‌ریزند، البته تمامی حجم کیسه را از بذر پر نمی‌نمایند. چون بذور در اثر جذب آب ازدیاد حجم پیدا می‌نمایند و ممکن است کیسه در اثر این عمل پاره شود. پس از اینکه بذور در داخل کیسه ریخته شده این کیسه یا گونی‌ها را در  داخل ظرف یا حوض پر از آب می‌ اندازند و بسته به درجه حرارت محیط آنرا بمدت  2 تا 3 روز در داخل آب قرار می‌دهند. تا این بذور آب کافی جذب نمایند. در این مدت روزی 2 تا 3 مرتبه به ظرف یا حوض، آب اضافه می‌کنند زیرا آب بوسیله  جذب شدن توسط بذور کاهش می‌یابد و یا ممکن است از کنار و یا کف حوض نشت نماید. پس از گذشت این مدت بذور آب داده شده را از داخل آب بیرون می‌کشند و  سپس در محیطی مناسب در داخل حیاط روی زمین، گونی، پارچه یا حصیری پهن می‌نمایند و بذور خیس شده را روی آن می‌ریزند. سپس روی آنرا با کیسه یا  نمدی می‌پوشانند. این عمل ممکن است بسته به درجه حرارت محیط تا یک هفته نیز  طول بکشد. پس از این مدت بذور جوانه‌دار شده و آماده جهت کاشت در خزانه می‌باشند. مدت لازم برای جوانه‌دار شده شدن بذر بسته به دمای محیط از 2 تا 8  روز متفاوت است. هر چه درجه حرارت بیشتر باشد مدتی که بذر می‌تواند جوانه‌دار شود کاهش می‌یابد. حداقل درجه حرارت لازم برای جوانه‌درا شدن بذر 12 درجه سانتی‌گراد و حداکثر 25 درجه سانتی‌گراد است. عملیات تهیه خزانه:  در نقاط مختلف کشور کشت برنج به دو روش نشایی و مستقیم انجام می‌شود. در اکثر مناطق کشور کشت به روش نشایی انجام می‌گیرد. در استانهای گیلان و  مازندران نیز کشت برنج به طریق نشایی انجام می‌شود. بعلت طیف گسترده علفهای هرز بخصوص در استان گیلان، کشت برنج به طریق مستقیم به هیچ وجه توصیه نمی‌گردد. بدین جهت همزمان و یا قبل از جوانه‌دار نمودن بذر اقدام به تهیه  خزانه می‌نمایند. خزانه برنج که در استان گیلان به آن «تمبیجار» می‌گویند ‏، قطعه زمین کوچک و  محصوری است که در داخل زمین اصلی یا در قطعه‌ای از زمین در خارج مزرعه اصلی تعبیه می‌گردد. زمینی که برای خزانه انتخاب می‌گردد باید در اواخر  پاییز به عمق 15 تا 20 سانتی‌متر شخم زده شود و در اواخر زمستان قبل از  شروع فصل کشت روی آن مقداری کود دامی کاملاً پوسیده بریزند، سپس آنرا کاملاً با خاک مخلوط نمایند. پس از این عمل در خزانه آب ریخته و با ادوات  کشاورزی از قبیل تیلر و یا گاوآهن‌هایی که بوسیله حیواناتی مانند گاو کشیده می‌شود. زمین را شخم می‌زنند و سنگ و کلوخ‌های موجود در سطح زمین را  جمع‌آوری یا خورد می‌کنند. سپس مقداری کود ازت و  مقداری کود فسفره به زمین می‌دهند، پس از انجام این عمل بوسیله ماله یا  وسایل دیگر که کاملاً صاف است سطح زمین را هموار و یکنواخت می‌نمایند،  بعداً زمین را به عرض 5/2 تا 3 متر و به طول 5 تا 10 متر مرزبندی  می‌نمایند. بدین ترتیب خزانه برنج آماده برای کاشت بذر جوانه‌دار شده  می‌باشد. سه روز قبل از بذرپاشی می‌توان خاک را با سموم بوتاکلر و یا  بنتیوکارپ برای کنترل سوروف سمپاشی نمود. در این موقع باید سطح خزانه حداقل  3 سانتی‌متر آب داشته باشد. میزان مصرف این سموم به مقدار 4 تا 6  سانتی‌متر مکعب سم در 10 متر مربع خزانه می‌باشد.  یک روش دیگر که برای تهیه خزانه انجام می‌شود. لگدکوبی زمین پس از شخم  است. این بدان دلیل است که اولاً: زمین سفت شود تا ریشه گیاه به عمق زیاد  خاک نفوذ نکند و کندن آن برای انتقال به زمین اصلی راحت‌تر باشد. ثانیاً:  گیاه از مواد غذایی موجود در سطح خاک بهتر استفاده نماید. خزانه‌های ژاپنی  برنج:بهترین  نوع خزانه تهیه خزانه به روش جوی پشته‌ای یا ژاپنی می‌باشد. در این روش  میزان بذر مصرفی حداکثر 30 کیلوگرم برای 100 متر مربع از خزانه است. در  حالی که در خزانه‌های سنتی 100 کیلوگرم بذر در این سطح مصرف می‌شود. هر چند  در این خزانه‌ها کاهش مقدار مصرف بذر باعث رقابت علفهای هرز می‌گردد. ولی  در این صورت بذور از غذا، فضا و نور بیشتری بهره‌مند می‌گردد و در نتیجه  ریشه‌های سالم و قوی و با قدرت ریشه‌زایی کافی بدست می‌آید. بعلاوه در صورت  ضرورت می‌توان مدت بیشتری آنها را در خزانه نگهداری و حفظ نمود. در این  نوع از خزانه شخم زمین در دو نوبت یکی در پاییز و دیگری در بهار به عمق 8  سانتی‌متر انجام می‌شود. سپس زمین ماله‌کشی شده و تسطیح می‌گردد. پس از این  عمل زمین را مرزبندی می‌نمایند و در اطراف مرزها جوی‌هایی ایجاد  می‌نمایند. آب از این جوی‌ها عبور می‌نمایند و در داخل کرتها نشت می‌یابد.  وقتی خزانه به این صورت آماده شد 3 تا 6 سانتی‌متر آب در داخل خزانه نگه  داشته و بذر را روی سطح آب می‌پاشند که با ته‌نشین شدن، بذرها به زمین  می‌چسبند، یا اینکه ابتدا در زمین آب وارد می‌کنند و پس از خیس شدن زمین،  آب را خارج کرده و سپس بذرپاشی می‌کنند و آنگاه بذرها را به سطح خاک  می‌فشانند.

عملیات کاشت بذر در خزانه :  بعد از اینکه خزانه آماده شد، داخل هر یک از کرتهای آماده شده تا ارتفاع 3  سانتی‌متر آب نگه می‌دارند. سپس بذور جوانه‌ دار شده را بصورت دستپاش و  متراکم در سطح خزانه می‌پاشند. در استان گیلان بعد از سه روز آب داخل خزانه  را خارج کرده و روی بذرها کلش سوخته می‌ریزند زیرا اولاً: سبب تقویت زمین  می‌شود. ثانیاً: از برخورد مستقیم نور خورشید به بذور تازه جوانه‌دار شده  جلوگیری می‌نماید. ثالثاً: از تبخیر سطح خزانه جلوگیری می‌شود. رابعاً: از  حمله آفات نظیر گنجشک به بذرهای جوانه‌دار شده جلوگیری بعمل می‌آورد.از این  موقع به بعد فقط روزها در داخل خزانه آب وجود دارد و در هنگام غروب آب  خزانه را خارج می‌نمایند. این عمل همچنان ادامه می‌یابد تا برنج به اندازه  کافی رشد نماید. در بعضی از نقاط استان گیلان بعد از اینکه بذر جوانه‌دار  شده را در سطح خزانه پاشیدند روزی چند بار زمین خزانه را آبیاری می‌نمایند و  کلش سوخته را بعد از 2 تا 3 روز در سطح خزانه برنج می‌پاشند.  حدود 4 تا 5 روز عمل آبیاری خزانه ادامه می‌یابد و پس از آن، آب را وارد  خزانه نموده و دیگر عمل آبیاری را انجام نمی‌دهند و این عمل تا رسیدن گیاه  به رشد کافی ادامه می‌یابد. بعد از بذرپاشی (حدود 2 هفته بعد) وقتی سوروف 2  تا 3 برگه است، از پروپانیل به مقدار 10 تا 12 سانتی‌متر مکعب برای هر 10  متر مربع خزانه در اغلب نقاط استان‌های گیلان و مازندران عملیات کاشت بذر  در خزانه از حدود 10 تا 16 فروردین ماه آغاز می‌گردد.

عملیات نگهداری و مراقبت از خزانه : چون  کاشت بذر در اوایل فروردین ماه انجام می‌گیرد و در این موقع از سال در  اغلب نقاط هوا سرد است بدین جهت در بسیاری از نقاط برنجکاری شمال سطح خزانه  را با پلاستیک می‌پوشانند. استفاده از پلاستیک باعث می‌شود که رشد برنج در  اثر افزایش دما تسریع یابد. شالیکاران در روزهای آفتابی و گرم اطراف  پلاستیک را کنار می‌زنند تا درجه حرارت داخل خزانه کاهش یافته، همچنین  اکسیژن به داخل آن نفوذ نماید. حتی در بعضی از مناطق روزها پوشش پلاستیکی  را بر می‌دارند و در شب مجدداً بعلت افزایش سرما و کاهش دما روی آنرا  پلاستیک می‌کشند.  این عمل تا مرحله 2 تا 3 برگی شدن نشاء ضروری است و بعد از آن استفاده از  پلاستیک ضرورتی ندارد. در گیلان 25 تا 30 روز طول می‌کشد تا رشد نشاء کامل  شود و آماده انتقال به زمین اصلی گردد در این حالت نشاء‌های جوان و قوی  دارای 15 تا 20 سانتی‌متر ارتفاع بوده و 4 تا 5 برگی هستند مراقبتهای دیگری  که در مدت رشد نشاء‌ها باید از خزانه بعمل آورد عبارتند از :

  • در مدت رشد نشاء‌ها باید آب داخل خزانه را حداقل روزی یک مرتبه کنترل نمود.
  • همچنین در این مدت می‌توان برای تامین مواد غذایی خزانه از کودهای دامی، آلی و معدنی نسبت به مساحت خزانه مورد نظر استفاده کرد.
  • استفاده کود کامل در سطح خزانه
  • کود فسفره را قبل از کاشت بذر در خزانه به زمین می‌دهند.
  • کود ازته را در دو مرحله، یکی قبل از کاشت و دیگری چند هفته بعد از کاشت بذر در خزانه به زمین می‌افزایند.
  • علفهای هرز خزانه را باید مرتباً وجین کرد و از بین برد.
  • هر  روز باید کنترل خزانه بدقت انجام گیرد تا مورد حمله آفاتی از قبیل  پرندگان، مگس خزانه و غیره قرار نگیرند و همچنین عاری از بیماری مختلف  باشد.
  • در صورت مشاهده تراکم علفهای هرز و همچنین آفات و بیماریها باید بطور مناسبی سطح خزانه را سمپاشی نمود.

عملیات کاشت در زمین اصلی :  شالیکاران استان گیلان قبل از کاشت برنج در زمین اصلی اقدام به مرمت و  بازسازی مرزها و کرت‌ها می‌نمایند. چون جوی‌ها و رودخانه‌هایی که شالیزار  را مشروب می‌نماید، اغلب مشترک می‌باشند، لذا کشاورزان بطور دسته جمعی  اقدام به کندن و لایه‌روبی، آنها‌ می‌نمایند. از عملیات دیگری که قبل از  کاشت زمین اصلی انجام می‌گیرد پاک کردن زمین از کاه و کلش و اجسام خارجی  دیگر می‌باشد.

 کود دهی :

 ازت : فعالیت  اولیه ازت تشکیل پروتین پرتوپلاسمی لازم برای افزایش ساقه ، پنجه ، ساخت برگ  میباشد دومین اثر مهم ازت افزایش فتوسنتز در واحد سطح برگ میباشد و در نتیجه  باعث ازدیاد ذخیره کربوهیدرات میباشد ودر نتیجه باعث ازدیاد ذخیره کربو  هیدرات در برگ میشود. استفاده از ازت باید در چند مرحله انجام گیرد.به طوری  که در زمان کوتاهی مقدار زیادی ازت جذب گیاه شود میزان سنتز آن در اثر  فتوسنتز ویا تجزییه نشاسته ذخیره شده بوجود می آید کاهش یافته واسید های  امینه به پروتئین شده ودر نتیجه در بخشهای اولیه گیاه ذخیره میگردند و  ازکمبود آن باعث کاهش تعداد خوشه شده در مرحله ظهور سنبله و خوشه ودر مراحل  بعد باعث کاهش تعداد دانه در خوشه و کاهش وزن هزار دانه وکاهش عملکرد  خواهد شد.

 فسفر : گرچه  فسفر مورد نیاز در گیاه برنج به مراتب کمتر از ازت است ولی یکی از عناصر  اصلی ومهم گیاه برنج است.نقش مهمی در فتوسنتز دارد ولذا کمبود آن فاکتور  محدود کننده فتوسنتز است از اثرات کمبود فسفر تازگی برگ وتیرگی آن کوتاه  شدن طول گیاه وکاهش تعداد پنجه تاخیر در باروری ورسیدن دانه میباشد.

پتاسیم : پتاسیم  را به اسامی مختلفی نامیده اند از جمله تقویت کننده ریشه ،استحکام بخش  ساقه ،سازنده غذا ،فعال کننده آنزیم ها ،تنظیم کننده تنفس،ناقل قند،نشاسته  وسازنده پروتئین وکاهش دهنده پزمردگی ،مانع امراض در صورت کمبود علائم  بصورت لکه های قهوه ای مایل به قرمز در برگهای پایین و همچنین درصد بالای  ریشه های سیاه شده و یا پوسیدگی آشکار میشود کمبود پتاسیم غالبا با بیماری  لکه قهوه ای همراه میباشد.

سیلیس : كاربرد سيليس براي افزايش توليد و كاهش بيماري‌ها(جلوگيري از افزايش ميزان ورس با مصرف نيتروژن بيشتر-جلوگيري از افزايش توسعه بيماري‌ها با مصرف نيتروژن بيشتر).  اما مهمترين هدف در كشت برنج اين است كه افزايش تعداد بوته در مترمربع، كه  منجر به افزايش تعداد خوشه در واحد سطح مي‌شود كه مهمترين عامل افزايش  توليد در برنج است ولي به علت مشكلات ورس حاصل از مصرف نيتروژن و توسعه  بيماري‌هاي قارچي ناشي از آن امكان‌پذير نيست. هدف مصرف مناسب متعادل سيليس  براي افزايش تعداد بوته و در نهايت خوشه در واحد سطح به نحوي كه مشكلاتي  چون ورس،آفات و بيماري‌ها را به حداقل رسانده و با حداكثر بهره‌برداري از  نهادهاي مذكور، هزينه‌ مصرفي را به مناسب‌ترين سطح آستانه اقتصادي برسد.

 کودهای آلی (کودطبیعی) پیشنهادی مزرعه نیاک جهت تغذیه برنج:

   ♦ هیومیک اسید        ♦ کودکامل یا    کود ازت ♦           N.P.K

 میزان و روش مصرف کودهای آلی (کود ارگانیک) مزرعه نیاک :

 هیومیک اسید : 10-15لیتر درهکتار  (در طول دوره رشد در 2-3مرتبه )

ازت: 10-15لیتر درهکتار (در طول دوره رشد در 3-4 مرحله )

 N.P.K: 10-15 (3-4مرحله در طول دوره رشد )

مهمترین علف‌های هرز شالیزار و روش مبارزه شیمیایی با آنها:

سوروف Echino chloa cruss - galli : سوروف از گیاهان خانواده گرامینه (Gramineae)  است که از نوع علف‌های هرز درجه اول بوده و از گروه باریک برگها می‌باشد،  شباهت زیادی با نشاء‌های برنج داشته و لذا اغلب اوقات به مزارع برنج راه  یافته و موجب آلودگی می‌شود سوروف دارای برگهای کشیده به عرض 1 تا 2  سانتی‌متر و درازای حدود 40 سانتی‌متر می‌باشد.این گیاه دارای خوشه‌هایی  بطورل 6 تا 20 سانتی‌متر است که دانه‌های روی آن ممکن است ریشکدار یا بدون  ریشک باشند. ولی اغلب سوروف‌های مزارع شالیکاری شمال از نوع ریشکدار هستند  که اندازه ریشک آنها با هم فرق دارد. ارتفاع بوته‌های آن 1 تا 2 متر بوده و ممکن است گاهی اوفات به 3 متر هم برسد.

سمومی که برای مبارزه بر علیه این علف هرز بکار می‌رود :

1-مولی نیت (اوردرام 6- دی):  این علف‌کش بصورت امولسیون 72% بوده و خطر آن برای انسان کم است. این  علف‌کش را می‌توان بسته به تراکم و جمعیت علف‌های هرز به میزان 5 تا 6 لیتر  در هکتار استفاده نمود و در انواع کشت چه در نشاء‌کاری و چه در کشت مستقیم  به کار می‌رود همچنین در تمام مراحل رشد برنج قابل مصرف است.مقدار مصرف آن  3 تا 4 لیتر قبل از نشاء‌کاری است. بعد از کاشت نیز در صورتیکه  علف‌های  هرز زیر آب بوده و سوروف کمتر از 5/2 برگی باشد می‌توان از این علف‌کش  استفاده نمود.

2-ماچتی  (بوتاکلر): ماچتی علفکشی از گروه آمیدها است که بصورت امولسیون ن60% بوده و  برای انسان خطرناک نیست. این علفکش را می‌توان 3 تا 13 روز بعد از نشاء به  میزان 3 تا 5 لیتر در هکتار مصرف نمود. در هنگام مصرف این علفکش، سوروف  باید در زیر سطح آب قرار داشته باشد و قبل از 2 برگه شدن آن انجام گیرد.

 3-توفوردی (2.4.D)  یاریلوف‌اچ 35% : علف‌کشی است از گروه فنوکسی استیک اسید، زمان مصرف آن 4  تا 10 روز بعد از نشاء‌کاری و قبل از آن سوروف به مرحله دو برگی برسد.  مقدار مصرف آن 5/2 تا 3 لیتر در هکتار می‌باشد. در مصرف این علف‌کش به نکات  زیر ضروری است:

 هنگامی مصرف شود که حرارت بیش از 10 درجه سانتی‌گراد باشد.

 آخرین مرحله آماده سازی زمین 2 تا 3 روز قبل از نشاء‌کاری انجام گیرد. و تا زمان نشاء‌کاری شالیزار عاری از علف هرز باشد.

 قبل  از سمپاشی، کرت‌ها را تا ارتفاع 5 سانتی‌متری از آب پر کرده راه خروج را  بسته و سمپاشی می‌نماییم، پس از آن کرت را به مدت 2 روز بسته نگه می‌داریم.

 اویارسلام Cyperus SP :  به این علف هرز در استان گیلان گالی گفته می‌شود. اویارسلام دومین علف هرز  مهم شالیزار محسوب می‌گردد. اویارسلام از خانواده سیپراسه Cyperaceae  است و از گروه جگن‌ها و دارای برگهای باریک و ساقه سه گوش است. این گیاه  از علف‌های هرز چند ساله بوده که از طریق بذر زیاد شده و بطریق غیر جنبی  نیز می تواند تکثیر یابد. این  علف هرز دارای دو گونه مهم بنام‌های  C.rotundus و C.esculentusمی باشند . و یک گونه دیگر بنام C. diffofmis  است که گلهای متمایل به زرد دارد. در نوع اول اندازه برگها کوچکتر از ساقه  گل دهنده و رنگ برگها تیره و غده‌ها به شکل کروی کشیده هستند ولی در نوع  دوم اندازه برگها بزرگتر و ارتفاع ساقه گل دهنده بیشتر، رنگ آن روشنتر و  غده‌ها به شکل کروی دیده می‌شود.اکثر غده‌هایی که تشکیل می‌دهند در عمق 25  تا 30 سانتی‌متر خاک بود، و در اعماق پایین‌تر تشکیل غده نمی‌دهند، غده‌ها  معمولاً به نسبت بسیار زیاد بدنبال هم زنجیروار در روی رشته‌هایی قرار  دارند تا مادامی که این غده‌ها روی رشته‌ها قرار دارند. تنها غده ابتدایی و  انتهایی این زنجیر فعال است و مابقی غده‌ها در حال خواب هستند تا وقتی که  ارتباط آنها بوسیله ابزار آلات کشاورزی قطع شود، در آن صورت تمامی غده‌ها  فعال می‌شوند.کاهش مدت روشنایی موجب افزایش تشکیل غده و گل دهی می‌شود. در  مزارع آلوده گاهی تا 50 هزار غده در هر متر مربع دیده شده است. برای مبارزه  شیمیایی با این علف هرز می‌توان از ترفلان آرد (تری فلوراین) به میزان 6  لیتر در هکتار استفاده کرد. قاشق واش (Alisma plantago aquatica) به این علف هرز ملاقه واش نیز می‌گویند. قاشق واش از خانواده آلیسماسه Alismaceae  و از گروه پهن برگها است. اخیراً این علف هرز انتشار زیادی پیدا نموده و  از گروه علف‌های درجه اول محسوب می‌شود. این علف هرز دائمی بوده و بیشتر  قبل از نشاء‌کاری مشاهده می‌شود. برای مبارزه با آن می‌توان از توفوردی و  یا نیتازون (3 تا 5 لیتر در هکتار) استفاده نمود.

 تیرکمان آبی saggittaria sagittfolia :  علف هرز است پهن برگ و از خانواده آلیسماسه که از علف‌های هرز درجه دوم  می‌باشد. این علف هرز دائمی بوده و اغلب قبل از نشاء‌کاری مشاهده می‌شود.  برای مبارزه با آن می‌توان از علفکش‌های مورد استفاده برای جگن‌ها مصرف  نمود.

بندواش (Paspalum SP) : به این علف هرز سگ‌واش نیز گفته می‌شود که بیشتر روی مرزها رشد می نماید. بندواش گیاهی است از خانواده گرامینه (Gramineae)  یا گندمیان که باریک برگ بوده و بصورت دائمی و خزنده است و اکثراً از طریق  ریزوم یا ساقه‌های خزنده زیرزمینی تکثیر می‌یابد. این گیاه دارای خوشه‌های  دو شاخه است که دانه در یک طرف آن قرار دارند. با وجود اینکه این گیاه از  علف‌های هرز مزاحم است ولی ریشه‌های این گیاه در داخل مزرعه فرو رفته و  باعث استحکام و نگهداری مرز اطراف کرت می‌شود.به همین دلیل کشاورزان حاضر  نیستند با مصرف علفکش این علف هرز را از بین ببرند. برای کنترل آن از علفکش  گلی فوزیت 5/1 تا 2  درصد به میزان 5/1 تا 2  لیتر در 100 لیتر آب مصرف  شود. این علفکش را می‌توان قبل از کاشت در زمین بعد از برداشت و یا رد  اوایل بهار قبل از نشاء کاری یا در کشت مستقیم استفاده کرد.

 سل واش (Monochoria vaginalis) :  ارتفاع این گیاه 50 سانتی‌متر بوده و اولین بار در شالیزارهای املش مشاهده  شد. گیاهی است یکساله و از طریق بذر تکثیر می یابد.این گیاه دارای برگ‌های  نیزه‌ای بوده و گل  آذین در آن بصورت خوشه‌ای است. بیشترین طغیان این علف  هرز در اواخر بهار است.علف‌های هرز دیگری که در شالیزار می رویند عبارتند از: پیزر mucronatus  scirpus ، سیرپوس ژانکوئیدس scirpus juncoide الیوکاریس میترا کاریا mitracarpa  Eleocharis، آلاله آبی، توق، لیتروم، کارکس، سازو، لوئی و سیزاب، عدسک آبی Lemna minor و علف ارزنی littoralis  Fimbristylis علفکش‌های مهم دیگری که در مزارع برنج استفاده می‌شود.

1- ساترن (بنیتوکارپ):  علفکشی است از گروه کار با ما که بصورت گرانول 6 % و مایع 50% مصرف  می‌شود.  این سم را می‌توان هم قبل از رویش و هم بعد از رویش علف‌های هرز  بکار برد. بهترین زمان مصرف   این سم  از زمان جوانه زدن علف هرز  تا دو  برگه  شدن آن  است. زمان مصر ف ساترن  در زمین  اصلی بین 2 تا 4  روز بعد  از نشانه‌کاری است. در زمان سمپاشی ارتفاع  آب مزرعه باید بین 3  تا 7 و  گاهی اوقات 10 سانتی‌متر است ثابت نگه داشته شود و از خروج آب جلوگیری شود.  مقدار مصرف گرانول 6% بسته به نوع خاک 40 تا 50 کیلوگرم در هکتار و مایع  50% بسته به نوع خاک و میرزان تراکم علف‌های هرز 4 تا 6 لیتر در هکتار است.

2- رنستار (اگزاد یازوال):  علفکشی است از گروه اگزاد یا زول  که  بصورت  امولسیون 12 % بوده و در  قوطی‌های سبز رنگ نیم لیتری عرضه می‌شود مقدار مصرف سم 3 تا 3.5 لیتر در  هکتار است. تا 2 ساعت پس از سمپاشی باید از ورود و خروج آب به داخل مزرعه  خوداری کرد و هنگام  سمپاشی باید بیش از نصف  ساقه‌های برنج  را با آب  پوشاند ولی آب نباید تا نوک ساقه‌های برنج برسد.

3- استام اف 34 (پروپاهنیل): علفکشی است از  گروه پروپیونامید که بصورت امولسیون 36% بوده و برای مبارزه  با علف‌ های  هرز، بخصوص  در خزانه بکار می‌رود. بهترین زمان مصرف 3 هفته پس از کاشت  یا  انتقال نشاء از خزانه به زمین می‌باشد. مقدار مصرف در خزانه 5.5 تا 8.5  لیتر در هکتار و در مزرعه 8.5 تا 11.5 لیتر در هکتار 15 روز  بعد از نشاء  کاری است. برای مصرف آن ابتدا باید زمین را از آب تخلیه کرده و در حدود 24  تا 36 ساعت بعد از محلولپاشی آب وارد مزرعه نمود. در مواردی که امکان  بارندگی تا 3 ساعت وجود دارد باید از سمپاشی خودداری کرد

 بیماریهای مهم برنج:

بیماری بلاست برنج:  قارچ روی برگها،گره وقسمت های مختلف خوشه ودانه وبندرت گاهی روی غلاف برگ  ایجاد لکه میکند.لکه های روی برگ بیضوی ودر انتها کم وبیش نوکدار (دوکی  شکل)هستند. مرکز لکه هامعمولا خاکستری یا سفید بوده و حاشیه آن قهوه ای  میباشد لکه های اول کوچک پس آب سوخته ، سفید رنگ وخاکستری یا بصورت آبی رنگ  میشود.

علائم بیماری بلاست :  علائم بیماری بلاست بستگی به شرایط اقلیمی دارد .در نواحی معتدل که  بارندگی زیاد است بلاست برگ در مرحله پنجه زدن شدید واغلب باعث مرگ بوته  میشود.

 تاثیر مواد غذایی دراین بیماری :

 ازت:اثر  ازت روی بیماری با شرایط خاک،اقلیم وهمچنین روش کاربردازت متفاوت است ولی  بطور کلی اگر استفاده ازت در چند مرحاه باشد بیماری تخفیف می یابد.

 فسفر : اثر  کود های فسفر برروی بیماری بلاست معمولا زیاد نیست ولی اگر ازت زیاد مصرف  شود استفاده بیش از حد ازکود فسفره باز بیماری را تشدید میکند.

 پتاس : در  آزمایشات اولیه نشان داده شده استفاده پتاس آلودگی را تخفیف میدهد اگر باز  مصرف ازت زیاد باشد مصرف بیش از حد پتاس نیز بیماری را تشدید میکند .

سیلیس : بوته های برنجی که سلولهی اپیدرمی انها حاوی مقدار زیادی ترکیبات سیلیس بوده وسیلیکاته شده از بیماریهای بلاست کمتر خسارت می بیند وبا افزایش سیلیس بوته برنج مقاوم می شوند.

مبارزه زراعی: کاشت ارقام مقاوم در برابر بیماری بلاست و همچنین زمان مناسب نشاء تاثیر زیادی در توسعه بلاست دارد.

 روش های شیمیایی:

ضد عفوني بذر : چون  بيماري بوسيله باد و هوا منتشر مي‌شود، ضد عفوني بذر براي مبارزه با  بيماري كافي نبوده ولي وسيله‌اي است براي كاهش منابع اوليه آلودگي در  مزرعه. توتف (Tuteff) متذكر شده در صورتي كه بذر را مدت 24 ساعت در محلول 0.2 درصد كاليمات (kalimat B) خيس كنيم، از آلودگي كاسته مي‌شود. ضد عفوني بذر با بنوميل به نسبت 3 گرم براي هر كيلوگرم بذر امكان‌پذير مي‌باشد.

ضد عفوني ريشه گياهچه‌ها :   آزمايشاتي كه در سال 1354 در ايستگاه بررسيهاي برنج آمل صورت گرفت، نشان  داد كه ضد عفوني ريشه گياهچه‌ها در محلول 1.5 در هزار ماده موثر سم تري  سيكلازل به مدت 20 دقيقه در كنترل بيماري موثر خواهد بود .

 سمپاشي بوته‌ها : متكلف  (1906) پاشيدن محلول بردو را قبل از بيرون آمدن خوشه‌ها كاملا موثر  مي‌داند. نتيجه آزمايشات در ايستگاه تحقيقات برنج آمل در سال 1354 نشان  مي‌دهد كه سمپاشي بوته‌ها با سم كاسومين 2   % به ميزان 1 ليتر در هكتار در  دو مرتبه (يكي در موقع ظهور خوشه‌ها و ديگري 7 روز بعد از آن) بر عليه  بيماري بلاست موثر بوده است. اخوي  زادگان (1355) نشان داد كه قارچكش هينوزان از نظر مبارزه با بلاست برگ  وخوشه دردرجه اول اهميت است وقارچ كش هايي نظير بنوميل و توپسين‌ام نيز با  نتايج مطلوب به ترتيب بعد از هينوان قراردارند. نامبرده درآزمايشات  خود دو نوبت سمپاشي به فاصله ده روز در روي برگ وخوشه‌ها نشان داده‌اند كه  سمپاشي بوته‌ها با قارچ كش هاي تري‌سيكلازل، هينوزان و بنوميل در مرحله  خوشه دهي از ساير قارچكش موثرتر است. ميزان سم مصرفي 1 كيلوگرم سم در هكتار  مي‌باشد.

بيماري لكه قهوه‌اي برنج Brown spot :  اين قارچ روي محيط كشت، ايجاد سيليوم‌هاي خاكستري تا قهوه‌اي تيره رنگ  نموده و كنيديهاي آن قهوه‌اي، كمي خميده، استوانه‌اي است و چند حجره‌اي  مي‌باشد كه منحصرا ديواره‌هاي عرضي متعدد دارد.

خسارت‌ بيماري  : اين بيماري سه نوع خسارت وارد مي‌آورد. يكي اينكه بذور آلوده سياه رنگ و  كپك زده بوده و بخوبي جوانه نمي‌زنند. نوع ديگر خسارت مربوط به آلودگي  گياهچه‌ها در خزانه مي‌باشد كه در صورت شدت بيماري، سطح برگي گياهچه‌ها  كاهش يافته و سبب ضعف آنها مي‌گردد كه در نتيجه منجر به خسارت عمده مي‌شود.  نوع ديگر خسارت چروك خوردگي و لاغر ماندن دانه‌ها مي‌باشد. كه مربوط به  ضعف بوته‌ها در اثر آلودگي برگها و گلوم‌ها بوده كه در نتيجه بذور ارزش  چنداني نداشته و در موقع كوبيدن خرد مي‌شوند.

علائم بيماري :  نشانه‌هاي بيماري روي كلئوپتيل، برگها، غلاف برگ، گلوم‌ها و دانه ظاهر  مي‌شود. روي برگهاي اوليه، نقاط قهوه‌اي، كوچك و گرد ابتدا سر سوزني تشكيل  شده كه بعداً وسعت يافته و به شكل لكه‌هاي بيضي شكل يا گرد در مي‌آيند. روي  برگها و غلاف، لكه‌ها از لحاظ شكل و اندازه متغيرند و از نقاط كوچك  قهوه‌اي و گرد تا لكه‌هاي درشت به ابعاد 3-5/0× 14-1 ميلي‌متر مشاهده  مي‌شوند كه در تمام سطح برگ پراكنده است. رنگ لكه‌هاي كوچك، قهوه‌اي تيره و  لكه‌هاي بزرگتر در وسط رنگ پريده مي‌باشند كه در اثر پيوستگي لكه‌ها ممكن  است، قسمت عمده‌اي از برگ پژمرده و خشك شود. روي گلوم‌ها لكه‌هاي سياه رنگ  ظاهر شده كه ممكن است، تمام سطح آن را فرا گرفته و پوشش مخملي قهوه‌اي تا  سياه رنگي كه بار قارچ (كنيديوفورها و كنيديهاي قارچ) مي‌باشد سطح آن را  بپوشاند. در مورد اخير دانه‌ها چروكيده و تغيير رنگ مي‌دهند و گاهي بذور  آلوده سالم بنظر مي‌رسد.

 مبارزه :

 كاشت ارقام مقاوم به بيماري، عمده‌ترين راه كنترل اين بيماري مي‌باشد .

 معدوم  كردن بقاياي بوته‌هاي برنج آلوده و همچنين از بين بردن علفهاي هرزي كه  ممكن است ميزبان واسطه باشند در كاهش منابع آلودگي موثر است.

 جلوگيري از جريان آب از مزارع آلوده به مزارع سالم كمك زيادي در كاهش خسارت بيماري خواهد كرد.

 بذور  سالم براي كاشت استفاده گردد و ضد عفوني بذور آلوده بوسيله مواد شيميايي  مانند كلرورمس ، سولفات مس ، هيپوكلريت كلسيم، فرمل و فنول تا حدودي در  كاهش بيماري موثر است. قارچكش مانكوزب (Mancozeb) و با مخلوط بنوميل و تيرام به نسبت 5 در هزار براي اين منظور مناسب مي‌باشند.

تيسدال (Tisdale) با فرو كردن بذور بمدت 16 ساعت در آب سرد و سپس به مدت 15 دقيقه در آب گرم 54 درجه سانتيگراد براي ضد عفوني بذور نتيجه مثبت گرفت. سوزوكي (1930) چنين يافت كه قارچ در اثر فرو كردن بذر به مدت 5 دقيقه در آب گرم 55 درجه كشته مي‌شود.

در آزمايش ضد عفوني بذر برنج (رقم مهر) با قارچكش‌هاي مختلف در سال 1359 در  آزمايشگاه و كشت روي محيط غذايي مالت آگار مشاهده شد كه از بين سموم مصرفي،  PCNB و ويتاواكس موثر بوده بطوريكه روي آن بذور قارچ Helminthosporium  رشد ننموده بود و به ترتيب 0 – 0 و 4  % آلودگي داشت ولي در تيمارهاي شاهد  و تيابند ازل و كوپراويت كه بيشترين آلودگي را نشان داد به ترتيب ميزان  آلودگي 48، 80 و 52 درصد شمارش گرديد. مهمترين مورد در كنترل بيماري لكه  قهوه‌اي برنج، رعايت اصول تغذيه و كاربرد صحيح مواد غذايي در خاك و ممانعت  از فشارهاي مربوط به آبياري نامناسب است.اصلاح خاك و زه‌كشي كردن آن با  افزودن پيت، مواد آلي و شن ضروري است. از افزودن مقدار زياد ازت بايد  خودداري كرد و در صورت احتمال كمبود پتاسيم، اضافه كردن آن لازم مي‌باشد.

 بيماري سوختگي غلاف برگ برنج Sheath blight :  تحقيقات برنج آمل مشاهده گرديد، روي غلافهاي آلوده جاهايي مرطوب، پوشش  سفيد رنگ مسيليوم قارچ و همچنين اسكلروتهاي آن به رنگ كري ديده شد كه در  اثر كوچكترين تكاني جدا شده و مي‌افتد. از نظر اقتصادي اين بيماري، اكنون  كه كودهاي بيشتري مصرف شده و واريته‌هاي پرمحصول جديد كشت مي‌گردد. به علت  پنجه‌زني فراوانتر و وجود رطوبت نسبي بالا در لابلاي بوته‌ها، اهميت  زيادتري پيدا كرده است.

علائم بيماري :  نشانه‌هاي اوليه بيماري بصورت لكه‌هايي بيضوي بطول 10 ميلي‌متر و برنگ سبز  خاكستري، روي غلاف برگ مي‌باشد. اين لكه‌ها وسعت يافته و به طول 2 تا 3  سانتي‌متر مي‌رسد.  مركز لكه‌ها خاكستري سفيد شده و حاشيه آنها قهوه‌ايست. روي اين لكه‌ها يا  در نزديكي آنها اسكلرت قارچ تشكيل مي‌گردد كه بسهولت جدا شده و مي‌افتد.  اندازه و رنگ لكه‌ها و همچنين تشكيل اسكلرت بستگي به شرايط محيطي دارد. در  محيط مرطوب مسيليوم قارچ بشدت رشد كرده و سطح غلاف برگ را بصورت پوشش سفيد  رنگي بطور وسيع فرا مي‌گيرد. در مزرعه لكه‌ها معمولا ابتدا روي غلاف برگها  در نزديك سطح آب مشاهده مي‌شود و بعدا وقتيكه شرايط براي رشد قارچ مساعد شد  لكه‌ها در قسمتهاي بالايي غلاف و حتي روي سطح برگ ايجاد مي‌گردد. در اثر  اتصال چندين لكه وسيع به يكديگر معمولا سبب خشك شدن تمامي برگ و حتي كليه  برگهاي بوته برنج مي‌شود. مبارزه با قارچكشهاي آلي، مسي و جيوه‌اي در گذشته  عليه اين بيماري متداول بوده است ولي اخيراً معلوم شده كه تركيبات آلي  ارسنيكي موثرتر مي‌باشد. سموم متيل آرسين سولفيد و اورباسيد (متيل آرسين  ببس دي‌متيل دي تيوكاربامات) به ميزان P.P.m 50 و در دو مرحله، يكي بمحض ظهور لكه و ديگري در مرحله آبستني بكار مي‌رود. PCP (نيتاكلروفنول) كه كليه علفهاي هرز در مزارع برنج بكار مي‌رود نيز عليه سوختگي غلاف برگ موثر بوده است.

بيماري باكتريايي سياه شدگي دانه برنج :  علائم بصورت سياه شدگي قسمتي يا لكه‌هاي سياه رنگ در انتها يا در وسط گاهي  در قاعده دانه پوست كنده مي‌باشد. عامل بيماري در لايه الورن و قسمت  بالايي آندوسپرم نفوذ كرده، باعث مرگ بافت آلوده و در نتيجه تغيير رنگ آنها  به سياهي مي‌شود عامل بيماري به نام Pseudomonas itoana مي‌باشد كه بوسيله Tochinai  ناميده شده است. باكتري در گلومهايي كه بيمار هستند،‌ منبع اوليه آلودگي و  انتقال است. باكتري عامل بيماري از راه زخمهاي برگ يا از محل تغذيه تريپس و  زنجره‌ها نيز وارد مي‌شود. (Tomploton, 1962)  سياه شدگي شالي رقم سونا (آمل3) در سال 1360 در منطقه آمل در مزارعي كه به  منظور ازدياد اين رقم كاشته شده بود، بشدت مشاهده گرديد كه خسارت زده و  سبب پوكي دانه‌ها و كاهش محصول گرديده بود. X. oryzae  بسته به شرايط محيطي علائم مختلفي روي برنج ايجاد مي‌كند، در نواحي  معتدله، خطوط شفاف در طول برگ ديده مي‌شود كه ممكن است توليد لكه نمايد و  قطرات كهربايي رنگ از محل آلوده ترشح شود. باكتري از بين روزنه‌هاي حاشيه  برگ وارد شده و باعث محدود شدن رشد گياهچه‌ها و يا مرگ آنها پس از انتقال  در زمين اصلي مي‌گردد. باكتري X. oryzae  خطوط قهوه‌اي رنگ روي برگ برنج ايجاد مي‌كند. در آزمايشي كه بصورت ضد  عفوني بذر با سموم مختلف انجام شد و روي محيط كشت مالت آگار كشت گرديد،  قارچكش بنوميل موثر بود و روي هيچكدام از بذور كشت داده شده، باكتري رشد  نكرده بود.

بيماريهاي ويروسي برنج

1- كوتولگي زردي  :(yellow dwarf)  اين بيماري ابتدا از ژاپن پس از ساير كشورهاي آسيايي كه گرمسيري است گزارش  شده، علائم بصورت كوتولگي، پنجه‌زني زياد و بي‌رنگ شدن برگها مي‌باشد كه  ابتدا برگهاي جوان رنگ پريده تا زرد رنگ مي‌شوند. اين ويروس توسط زنجركهاي Nephotettix cincticeps، N.impicticeps و N.apicalis مي‌يابد. براي مبارزه با آن از گياهان نيمه مقاوم استفاده شده و با حشره‌كش‌ها زنجره‌هاي ناقل را كنترل مي‌كنند.

 2- زردي نوك :(Transitory yellowing)نوك  برگهاي مسن ابتدا زرد شده كه حدود دو تا سه هفته بعد از نشاء كاري اتفاق  مي‌افتد. بعدا برگها زرد روشن تا نارنجي مي‌گردد و سپس بوته‌ها كوتوله شده و  پنجه زني كاهش مي‌يابد. در صورتيكه آلودگي دير هنگام صورت گيرد علائم مشخص  نبوده و بعد از آلودگي برگهاي مسن باعث خشك شدن آن‌ها مي‌شود. دو گونه  زنجرك كه اين ويروس را انتقال مي‌دهند N.apicalis و N.cincticeps هستند.

3-برگ نارنجي (orange leaf):  بوته‌هاي آلوده كوتاه شده ولي به رنگ زرد طلايي و نارنجي روشن مي‌گردد.   آلودگي از برگهاي مسن و از نوك آنها آغاز مي‌شود، برگها از طول پيچيده‌ و  مي‌ميرند.گياهچه‌هاي آلوده مرده و پنجه زني بوته‌هاي مسن كاهش مي‌يابد و  روي آنها خوشه‌اي تشكيل نشده يا خوشه‌ها بدون بذر هستند. زنجرك زيكزاكي Inazuma dorsalis ناقل بيماري است.

 4- بيماري تونگرو Tungro:  اين بيماري در تايوان متداول بوده و در فيليپين خيلي زيان مي‌رساند،  بوته‌هاي آلوده مختصري كوتوله شده ولي پنجه‌ها ممكن است به تعداد معمول  بوده يا مختصري كاهش يابد. ناقل اين بيماري زنجرك سبز Nephotettix umpicticeps  مي‌باشد. علائم بيماري در ارقام مختلف متفاوت بوده، نوك برگها زرد تا  نارنجي و غالبا به سمت پايين پيشروي مي‌كند. برگهاي جوان در بين رگبرگي  حالت موزائيك داشته و لكه‌هاي كوچك زنگ مانند روي برگهاي مسن‌تر ظاهر مي  شود. اگر آلودگي در جواني انجام شود، محصول خيلي كاهش مي‌يابد. براي مبارزه  استفاده از ارقام و سمپاشي عليه حشرات ناقل بسيار مفيد است.

 5- كوتولكي علفي :Grassy stunt اين ويروس بوسيله زنجرك ها (Leafhoppers) منتقل نمي‌شود ولي planthopperها (Nilaparvata)  آن را انتقال مي‌دهند. اين بيماري سبب توليد گياهچه‌هاي ريز متعدد شده و  بوته‌ها حالت علفي كوتوله دارند. بوته‌هاي آلوده رشد ايستاده داشته، برگها،  رنگ پريده تا زرد رنگ مي‌گردند و معمولا نمي‌ميرند و لكه‌هاي زنگ متعدد  روي برگهاي آلوده بوجود مي‌آيد.

 آفت مهم برنج

کرم ساقه خوار برنج :Chio Suppressalis walker  همانطور که از اسم آفت پیدا است کرم مزبور به ساقه برنج حمله میکند وبطور  کلی علائم خسارت را در گیاه به دو صورت می توان مشاهده کرد.اگر گیاه جوان  مورد حمله قرار گیرد ابتدا برگ میانی آن زرد شده و کم کم خشک میشود در  صورتی که حمله با زمان خوشه کردن وگل دادن باشد دانه در خوشه تشکیل نشده  ومنجر به خشکی خوشه میگردد که اصطلاحا شکنندگی دانه می گویند.مرحله اول  خسارت را نسل اول آفت به وجود مي‌آورد، در این مرحله با رشد ساقه های  جانبی، گیاه در مقابل آفت عکس العمل نشان داده و حتی المقدور با ایجاد ساقه  های جدید از خسارت آفت تا حدی جلوگیری مي‌شود.در مرحله دوم خسارت گیاه  تقریبا در پایان مرحله رویش است و امکان ترمیم خسارت از طریق رشد ساقه های  جانبی دیگر وجود ندارد. ساقه های آلوده به، آفت در این موقع در اثر وزش باد  شکسته و باعث خراب شدن و از بین رفتن ساقه های سالم مجاور مي‌گردد.  زاد و ولد در سالهای ابري و بارانی به مراتب بیشتر از سالهای گرم و خشک  است. در صورت تداوم هوای ابری و وقوع بارندگی در خلال آن در هر یک از ماه  های اردیبهشت، خرداد، تیر یا مرداد جمعیت آفت به شدت طغیان کرده و خسارت  زیادی را وارد مي‌کنند. وجود هوای ابری و گهگاه بارندگی سبب مي‌شود تاتعداد  دفعات جفت گیری و تخم گذاری بیشتر شده و درصد تخمهای تفریخ شده افزایش  یابد و در نتیجه خسارت نیز بالا خواهد رفت.گرچه کرم ساقه خوار برنج در  مناطق خارجی یک آفت پلی فاژ به اصطلاح چندمیزبانه معرفی شده و علاوه بر  برنج به ذرت و بسیاری دیگر از گیاهان خانواده گندمیان حمله مي‌نماید ولی در  ایران تا کنون آفت مزبور در فصل رویش فقط روی برنج مشاهده گردیده است.  البته در موقع شروع برداشت محصول و هنگامی که ساقه های برنج کاملا خشک  مي‌شود و برای تغذیه لاروها مناسب نیستند، بسیاری از لاروها آفت از این  ساقه های خشک شده به طرف علفهای هرز سبز و آبدار حاشیه مزرعه مهاجرت نموده و  از آنها تغذیه مي‌نمایند.

 مبارزه:مبارزه بر علیه کرم ساقه خوار برنج به سه صورت انجام مي‌گیرد.

 ♦ مبارزه زراعی پاییزه و زمستانه         ♦  مبارزه بیولوژیک       ♦  مبارزه شیمیایی در بهار و تابستان

 الف: مبارزه زراعی پایيزه و زمستانه:در مناطق برنج خیزشمال ایران طبق معمول  مزارع برنج را از اواسط تا اواخر تابستان درو مي‌کنند. پس از درو مزارع  برنج همین طور به حال خود رها مي‌شوند و گاهی بقایای برنج را در مزرعه برای  تعلیف دام اختصاص مي‌دهند و تا اوایل اردیبهشت ماه سال بعد مجددا به کشت  برنج اقدام مي‌نمایند.در فاصله این مدت طولانی دور از نظر کشاورزان آفات  برنج از قبیل لارو پروانه یک نقطه ای، کرم ساقه خوار به رشد و نمو خود  ادامه داده و خودشان را برای حمله مجدد در سال آینده با قدرت بیشتر و عده  فراوانتر آماده مي‌کنند. عده ای از این لاروها با دسته های بریده شده برنج  به کندوجها منتقل شده و در جای نسبتا گرم زمستان رابا شرایط بهتر محل سپری  مي‌سازند. بنابراین ما با دست خودمان دشمن را پناه داده و تقریبا هفت ماه  مهلت مي‌دهیم که مجددا به زراعت حمله کنند. برای جلوگیری از این امر بایستی  اقدامات زیر را انجام داد:

1-  درو محصول مزارع حتی المقدور بایستی پایین و نزدیک طوقه گیاه انجام گیرد تا هر چه ممکن است لارو کمتر در مزرعه باقی بماند.

2- خوشه  های بریده شده را به مدت چند روز روی زمین در همان مزرعه نگهدارند تا خشک  شود و سپس با خرمن کوبهایی که کلشها را کاملا خرد مي‌کند و به صورت کاه  گندم در مي‌آورد خرمن کوبی نمایند تا هر چه لارو در داخل ساقه ها است له  شده و از بین برود.

3- کاه و کلش باقی مانده در مزرعه را با دقت کامل بسوزانند.

4- پس از سوزاندن مزرعه را با تیلر در دو نوبت عمود بر هم شخم نمایند.

5-زمین شخم زده را هر چه زودتر آب تخت نمایند.

6-علفها ی هرز کنار و حاشیه مزارع که پناهگاه لاروها در زمستان مي‌باشند را کنده و بسوزانند.

7-از خزانه های برنج همه روز بازرسی کرده تا چنانچه پروانه ها تخم ریزی کرده باشند برگهای آلوده را چیده و از بین ببرند.

8-از انتقال نشاهائیکه که آلوده یا مظنون به آفت هستند به زمین اصلی خودداری شود.

9-طبق  نظر کارشناسان اصلاح بذر و نهال حتی المقدور از ارقام زودرس جهت کشت  استفاده شود و چنانچه ممکن است خزانه ها را با نایلون محفوظ کنند تا نشاها  زودتر برای کشت آماده گردد. رویهم رفته همه ارقام برنج در مازندران کم و  بیش به کرم ساقه خوار آلوده مي‌شوند ولی از نظر میزان خسارت ارقام زودرس و  میان رس به علت اینکه قبل از ظهور و یا حداکثر تا اوایل فعالیت لاروهای نسل  سوم برداشت مي‌شوند خسارت کمتری متحمل مي‌گردند.در بهار که موقع خروج  پروانه هاست باید هر مزرعه دارای تله نوری باشدتله های نوری ساده بوده و  عبارت از یک فانوس معمولی است که در زیر آن یک طشت آب قرار دارد. پروانه ها  که به طرف نور مي‌آیند در داخل آب افتاده و تلف مي‌شوند

 ب: مبارزه بیولوژیک :  از روشهای موثر دیگر مبارزه با کرم ساقه خوار برنج روش بیولوژیک است. در  این روش از چند گونه از حشرات شکاری و دو گونه زنبور پارازیت شفیره نسل  زمستانه از خانواده Ichneumonidae استفاده مي‌شود، یک نوع زنبور پارازیت لارو به نام Apanteles و گونه دیگر زنبور پارازیت تخم از خانواده Trichogrammatidae، یک نوع سوسک شکاری از خانواده Staphylinidea موسوم به دراکولا که از تخم کرم ساقه خوار نيز تغذیه مي‌نمایند .Andralus spinidems که نیز آفت را شکار مي‌کند، و یک نوع قارچ به نام Beauveria brassiana  که روی لارو یا شفیره ایجاد بیماری مي‌نماید و همچینین از ویروس بیماریزا  استفاده مي‌کند، این عوام دشمنان طبیعی آفت مي‌باشند. بنابراین در حفظ و  کنترل آن باید اقدامات اساسی صورت گیرد.

 خوار و روش مبارزه با آن:

 ج: مبارزه شیمیایی:

 کنترل و مبارزه با کرم ساقه خوار در خزانه:  پروانه های کرم ساقه خوار در زیر برگهای برنج در خزانه تخم ریزی مي‌کنند.  کنترل خزانه به علت کم بودن سطح خزانه نسبت به زمین اصلی راحت تر و مقرون  به صرفه تر است. در صورت سمپاشی خزانه ها به صورت همگانی مي‌توان نسل اول  جمعیت کرم ساقه خوار را در مزارع تا حد زیادی کاهش داد. 3 تا 5 روز قبل از  کندن نشاء، خزانه را مي‌توان با سم لیندین یا با یکی از سموم سمپاشی نمود  150 گرم سم لیندین 25 درصد را مي‌توان در 7 تا 8 لیتر آب محلول کرده و با  سمپاشی پشتی موتوری (اتومایزر) محلول پاشی نمود. در موقع محلول پاشی خزانه  باید کم آب بوده و تا چند روز باید از ورود و خروج آب به خزانه جلوگیری  نمود.

مبارزه بر علیه کرم ساقه خوار برنج در زمین اصلی :  بر اساس آلودگی 2 درصد ساقه های برنج و یا مشاهده 8 تا 10 عدد لاروهای  سنین اولیه در يك صد بوته مي‌توان با یكی از سموم شیمیایی (گرانول 5 یا 10  درصد و یا گرانول پادان 4 درصد) مزرعه را گرانول پاشی نمود. دیازینون 10  درصد 15 کیلوگرم و 5 درصد 30 کیلوگرم و پادان 4 درصد 25 کیلوگرم در یک  هکتار کفایت مي‌کند. د رموقع گرانول پاشی باید مزرعه به اندازه 4 تا 5  سانتیمتر آب داشته باشد و جریان آب از کرتی به کرت دیگر برقرار نباشد. و تا  چند روز همچنان از ورود و خروج آب به هر کرت خودداری شود.

قه خوار و روش مبارزه با آن : مبارزه بر علیه کرم ساقه خوار برنج در زمین اصلی در نوبت دوم:  ارقام زودرس که زود کاشته شده باشند، قبل از شیوع نسل دوم آفت برداشت شده  یا در حال برداشت هستند. لذا برای نسل دوم آفت نیازی به کنترل و مبارزه  نیست. در صورت آلوده بودن 4 درصد بو ته های برنج به کرم ساقه خوار یا  مشاهده 10 لارو سنین اولیه در یکصد ساقه باید مزرعه را گرانول پاشی نمود. ضمنا بر اساس فرمول  پاتاک:(تعداد کپه های آلوده تقسیم بر تعداد کل کپه های نمونه گیری شده)  ضربدر( تعداد ساقه های آلوده تقسیم بر تعداد کل ساقه های نمونه گیری شده)  اگر آلودگی مزرعه در نسل اول بیش از 1 درصد و نسل دوم بیش از 2 درصد بود  باید نسبت به سمپاشی مزرعه اقدام نمود. معمولا برای یک هکتار از تعداد 16  کپه بطور تصادفی نمونه برداری انجام مي‌شود. کنترل آب در مزرعه گرانول پاشی  باید کاملا رعایت گردد. در صورت تداخل نسل دوم و نسل سوم در ارقام دیررس  یا دیرکاشتها مي‌توان گرانول پاشی نمود.

ساقه خوار و روش مبارزه با آن :  مبارزه بر علیه کرم ساقه خوار برنج در دیر کاشت ها و ارقام دیررس:زمان  کاشت ارقام مختلف دریک منطقه باید به طوری تتنظیم و برنامه ریزی گردند  (دیررسها زودتر از زودرسها کاشته شوند) که ارقام اختلاف زیادی از نظر  برداشت نداشته باشند. چنانچه در یک منطقه ارقام مورد کشت در حال رسیدن یا  برداشت باشند ولی یک یا دو قطعه دیر رس یا دیر کاشت وجود داشته باشند که  بوته های آن سبز باشد، تمامی پروانه ها ی منطقه رو به سوی آن مزرعه آورده و  در آن جا تخم ریزی مي‌کنند و در نتیجه مزرعه شدیدا آلوده به کرم ساقه خوار  مي‌گردد. در صورت عدم کنترل و مبارزه، محصول شدیدا کاهش مي‌یابد. لذا باید  تعداد گرانول پاشی یا سمپاشی را بیشتر نموده یا از تعدا د دفعات بیشتر  رهاسازی زنبور استفاده کرد. در نوبت دوم یا سوم گرانول پاشی به مقدار: 20  کیلوگرم گرانول 10 درصد یا 40 کیلوگرم گرانول 5 درصد یا 30 کیلوگرم گرانول  پادان 4 درصد و یا ری جنت 2 /0 درصد به مقدار 20 کیلوگرم مورد نیاز است.

برداشت : برداشت برنج موقعی باید انجام گیرد که رشد اندام‌های هوایی کامل شده و رنگ آنها از سبز به زرد تغییر یابد.  این حالت معمولاً 4 تا 6 هفته بعد از گل دادن رخ می‌دهد. در این موقع زمین  مزرعه تا حد ممکن باید خشک باشد.میزان رطوبت شلتوک موقع برداشت باید بین  20 تا 25 درصد باشد. وقتی محصول بریده می‌شود، رطوبت دانه‌ها نباید بالاتر  از 25 درصد باشد زیرا بذر دارای رطوبت بالاتر از 25 درصد ممکن است آسیب جدی  دیده و باعث کاهش جوانه زنی گردد و در محتوی رطوبت کمتر از 15 درصد نیز  خطر ریزش دانه‌های برنج از پوست به مقدار زیادی افزایش می‌یابد. در زمان  برداشت دانه‌ها از حالت خمیری بیرون آمده و سفت شده‌اند. برداشت برنج در  زراعتهای مکانیزه توسط کمباین برنج صورت می‌گیرد.کمباین برنج اولین بار در  سال 1943 مورد استفاده قرار گرفت. که بعنوان انقلابی در برداشت برنج محسوب  شد. کمباین برنج مخصوص مزرع برنج است، چون شالیزار نرم و گلی است به قدرت  بیشتر نیاز است. چرخهای آن ممکن است لاستیکی یا زنجیری باشد. در کمباین  ابتدا محصول بریده شده و سپس وارد خرمنکوب می‌گردد. در خرمنکوب دانه کوبیده  شده و پس از جدا شدن دانه‌ها از ساقه و کلش تمیز می‌شوند و سرانجام  دانه‌ها جمع‌آوری و بارگیری می‌شوند.در شمال کشور برداشت برنج از حدود  اوایل مرداد ماه شروع شده و تا اواخر شهریور ماه ادامه دارد. برداشت برنج  در این مناطق بوسیله «دهره» یا «داره» که نوعی داس دندانه‌دار است توسط  کشاورزان انجام می‌گیرد. بدین صورت که انتهای ساقه توسط دست گرفته شده و  قسمت زیرین آن توسط داره بریده می‌شود. پس از چندین بار بریدن آنها را  بصورت دسته‌هایی بسته یا اینکه به همان صورت طوری روی ساقه قرار می‌دهند که  قسمت پانیکول آن رو به بالا باشد تا علاوه بر اینکه از خیس شدن احتمالی آن  جلوگیری شود. در معرض نور خورشید نیز قرار گیرد.دسته‌های برنج بسته به  شرایط اقلیمی و نیروی کار 1 تا 2 روز روی ساقه بریده شده می‌مانند تا  کاملاً خشک شوند. پس از گذشت این مدت دسته‌های کوچک برنج را جمع‌آوری نموده  و بسته به سلیقه و عادت بصورت دسته‌های بزرگتر 12 تا 20 عددی بوسیله کلش  می‌بندند آنگاه هر 25 عدد از این دسته‌های بزرگ را در یک منطقه روی مرز  قرار می‌دهند روی آن را بوسیله پلاستیک، نمد، حصیر و یا علف‌های هرز  می‌پوشانند. آنگاه با اسب یا قاطر آنها را از داخل شالیزار به نزدیک جاده  آورده و از آنجا به بعد نیز بوسیله تیلرهای بارکش یا ماشین به انبار یا  کندوج حمل می‌نمایند.بعضی از کشاورزان نیز در صورت مساعد بودن هوا برنج را  در همانجا نگه داشته تا بعداً کوبیدن دانه‌ها صورت گیرد.

عملیات بعد از برداشت :  بعد از اینکه برنج بدین طریق، برداشت شد، باید بوسیله خرمنکوب، شلتوک‌ها  را از ساقه جدا نمود. این عمل را خرمنکوبی می‌گویند. در قدیم برای این کار  از وسیله‌ای چوبی بنام «پادنگ» استفاده می‌شد، پادنگ از دو قطعه چوب عمود  بر هم درست شده بود به طوری که یکی از این چوب‌ها بعنوان تکیه گاه برای  دیگری عمل می‌کرد و چوب دوم روی آن بطرف بالا و پایین حرکت می‌کرد. یک طرف  این چوب دارای چنگک یا میخ‌های بزرگی بود که در داخل گودال پر از پانیکول  برنج که برای این منظور تعبیه شده بود بالا و پایین می‌رفت که این عمل توسط  یک یا دو کارگر انجام می‌گرفت که سر دیگر چوب را با دست گرفته بودند.  بعد از خرمنکوبی شلتوک‌ها را در کیسه‌هایی ریخته به کارخانه‌های برنجکوبی  جهت جدا کردن پوست و سفید کردن حمل می‌نمایند. در کارخانه برنجکوبی ابتدا  دانه‌ها را خشک می‌نمایند در این قسمت رطوبت دانه را در درجه حرارت 35 تا  40 درجه سانتی‌گراد به مدت 2 تا 4 روز به 14 درصد می‌رسانند. اگر شلتوک با  رطوبت 24 درصد یا بیشتر، ظرف یک روز و شلتوک با رطوبت 21 درصد تا 24 درصد 2  روز و شلتوک با رطوبت 21 درصد یا کمتر ظرف 3 روز به 14 درصد کاهش یابد از  فساد دانه جلوگیری بعمل خواهد آمد. بعد  از این عمل در قسمت دیگری از کارخانه پوست دانه‌ها از آن جدا می‌گردد. ولی  رنگ برنج در این حالت قهوه‌ای است، بدین دلیل به قسمت دیگر کارخانه جهت  سفید کردن منتقل می‌شود. پس از سفید شدن دانه‌های برنج، آنها وارد قسمت  بوجاری شده و دانه‌های کامل و ناقص از هم جدا می‌شوند پس از آن برنج‌ها را  داخل گونی‌هایی ریخته و از کارخانه خارج می‌نمایند.

گردآورنده : سرکار خانم مهندس توکلی-کارشناس امور تغذیه گیاهان

*در جهت پیشرفت بخش کشاورزی ، و آگاهی کشاورزان و باغداران گرامی نشر و کپی مقالات آزاد می باشد.